توی راه بودیم و از هر دری حرفی بود !! منهم از پنجره ی بغلی رفته بودم در دوردست ها برای خودم می چرخیدم . کوههای اطراف مسیر را کمابیش رفته بودم و برای همین وقتی به آنها نگاه می کردم سعی میکردم تصور کنم که از بالای آنها همین جاده را دارم نگاه می کنم !!
درباره این سایت